کد مطلب:314601 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:191
قسم خورد چشم هایش از حدقه بیرون آمد
جناب آقای حاج حسین ارجمندی در تاریخ 29 / 8 / 79 شمسی در مغازه طلافروشی آقای حاج سید ابوالفضل شمس الدینی نقل كردند:
5. در سال 1339 شمسی از قم به كربلا با اتوبوس مسافر می بردم. یكی از خدمه ی سیدالشهدا امام حسین «علیه السلام» با مسافرین بود و به عتبات عالیات بر می گشت. به ایشان عرض كردم:
كرامتی از آقا امام حسین «علیه السلام» برایم بگو تا قلبم روشن شود.
ایشان فرمود: دزدی بود در كربلا همیشه در حرم دزدی می كرد او را می آوردند كنار حرم امام حسین علیه السلام و قسم می خورد و مردم هم رهایش می كردند.
یك دفعه كه شب جمعه بود باز دزدی كرده بود، آوردند حرم مطهر امام حسین «علیه السلام» جلو رواق كه مثل همیشه قسم بخورد. وقتی كه قسم خورد چشم هایش از حدقه بیرون آمد و نابینا شد. خادم امام حسین «علیه السلام» شب حضرت را خواب دید و عرض كرد: آقا جان او كارش همین بود، این دفعه چرا این اتفاق افتاد؟
حضرت فرمود: شب های جمعه تمام ائمه ی اطهار علیهم السلام مهمان من هستند، برادرم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام نیز تشریف داشت، تا دزد قسم خورد، حضرت عباس علیه السلام نگاهی به سارق كرد، چشم هایش از حدقه به در آمد و نابینا شد.
5. در سال 1339 شمسی از قم به كربلا با اتوبوس مسافر می بردم. یكی از خدمه ی سیدالشهدا امام حسین «علیه السلام» با مسافرین بود و به عتبات عالیات بر می گشت. به ایشان عرض كردم:
كرامتی از آقا امام حسین «علیه السلام» برایم بگو تا قلبم روشن شود.
ایشان فرمود: دزدی بود در كربلا همیشه در حرم دزدی می كرد او را می آوردند كنار حرم امام حسین علیه السلام و قسم می خورد و مردم هم رهایش می كردند.
یك دفعه كه شب جمعه بود باز دزدی كرده بود، آوردند حرم مطهر امام حسین «علیه السلام» جلو رواق كه مثل همیشه قسم بخورد. وقتی كه قسم خورد چشم هایش از حدقه بیرون آمد و نابینا شد. خادم امام حسین «علیه السلام» شب حضرت را خواب دید و عرض كرد: آقا جان او كارش همین بود، این دفعه چرا این اتفاق افتاد؟
حضرت فرمود: شب های جمعه تمام ائمه ی اطهار علیهم السلام مهمان من هستند، برادرم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام نیز تشریف داشت، تا دزد قسم خورد، حضرت عباس علیه السلام نگاهی به سارق كرد، چشم هایش از حدقه به در آمد و نابینا شد.